عمری ست که در کوی تو سرگردان ام
بیمار تو ام ولی نکن درمان ام بگذار که
آواره شوم مجنون باش معشوق تویی
من دیوانه ام دیوانه ام ای عشق
عجب سلسله ی احساسی
جواهری الماسی
عمری ست که با ساز تو می رقصم من
وا داشته ای مرا به این رقاصی
عشق تویی یار تویی یار دلارام من
ماه تویی دلبر خوش نام من
خوب تر از خوب تر از خوبی تو
شیرین ام دلدار ام از عشق ات لبریز ام ای یار ام
چرخ زنان آمده ام به سوی تو
مست کنم هر دو جهان از بوی تو