داری بازم خط میزنی به روزای قشنگ مون
یادش بخیر حسرتی داشت اون عشق به زندگی
سپردن ام به خاطره همش می گذری
همش بهونه می گیری به حرف فکر سفری
چه بغضی داره این حرف داری میری
چه بی تفاوت نگاه ات تو قلب خیس پنجره
بستی این درها رو این بغض که پشت این در
تا بتونم من می شمرم صای هر قدمت رو
شاید یهه لحظه فکر کنی جام خالی تو قلب تو
یه بغضی داره می شکنه بی من هر جا می خوای بری