توی چشمات یه چیزی هست یه شک می اندازه تو جونم
من عاشقم یا وابسته خودم ام که نمی دونم من و تو چی مون از هم
جدا نیست همه می دونن تو حرفام رو نمی فهمی من از چشمات
می خونم با تو کجا کشید کارم با تو خاطره هایی دارم
با تو خیال همه شدم و تو شدی یارم
دوست دارم بی قرارم وقتی که نیستی کنارم حسی ندارم
تو می دونی نباشی طاقت نمیارم با تو کجا ها کشید کارم
با تو چه خاطره هایی دارم با تو خیال همه شدم