حال بارون
حال ام پریشون
عشق رویایی
دیونه ویرون
هورم آغوش ات
حس می کنم اینجاست
انگار که تو دنیام چشم های تو پیداست
زیر بارون
چشمام رو می بند ام
دستات توی دست ام
با عشق ات می خند ام
یه حرفایی
از تو تو دل ام دار ام
یه حسی بهم میگه
خیلی دوست دارم
آرزوم تا ابد آغوش تو زندون من باش
تو حصار سد قلب ات حس من جا شه
با تو هم اینجا دیونه و تنهام