گفت که می مونه
رفت و دل ام رفت
پشت سرش هی
هر شب می کنم نذر
نبض ام رو هزار
قلب ام شده بی جون
انگاری تو رگ هام
نیست هم یک قطره هم خون
از خواب که پرید ام
انگار که پیش ام بود
هل شده بود ام
تقصی خودم بود
اون ساده ی ساده
من لجباز لجباز
اون خواست که بمون
من پست و حوس باز
بگو بر می گردی
هی میمی رم
دیگه جونی تو تن من نیست
بگو بر می گردی بگو دستام سرد
بگو عشق ات بدجور من و دیونه کرده
بگو بر می گردی بگو حال ام خوش نیست
زندگی بی تو عین سراب
بهشت بی تو خود عذاب
لجبازی کردم خی پشیمون ام
نگو قید ت رو زد ام و نمی خوام با تو بمون ام