داره بارون میزنه نم نم خیابون ها چه سرد دارم از اون کوچه رد میشم که تو رو بغل کرد ام
سیگارم دستم همون کتی رو که تو خریدی تن کرد ام من بازم بغض کرده ام اون روزا دیگه
بر نمی گردن من روانی شم اونم میدونه بی شک خسته از دیشب ولی صبح ها کنار یکی
دیگه از خواب پا میشم نخند به ریشه ام آره دارم دور میشم آره دور میشم تو ساختی از
من یه آدم دیونه رو اصلا من ندیدم چی شد و نفهمید ام کی بوده اون که بین ما رو خراب
کرد توی این خونه اون توی این خونه من روانی شم اونم می دونی بی شک خسته از دیشب