نمی گیری خبر از من می دونم امشبم میره کسی نیست حال شب هام رو پر از بغض نفس گیر
خودم لبریز آغوشت دارم از عشق می خونم تو هر کاری کنی بازم به پای عشق می مونم می دونی
حال من با تو خوب نباشی یه لحظه نمی تونه این دل دیونه خیلی داغون آرامش بگیرم نخواستی
بمونی کنار من چه درد عمیقی دادی به من میشنه به قلبت کی بجای من عاشقی همین انقدر
راه میرم من چه آهنگ غم انگیزی تو گوشم زمزمه می کرد تو ارمغان پاییزی دلم مجنون تر از مجنون
منم عاشق تر از فرهاد زدی تیشه به احساسم ز دست غصه ها فریاد می دونی حال من با تو خوبه
نه خوش یه لحظه نمی تونه این دل دیونه که داغون آرامش بگیر