این تنهایی حق من است تاوان عاشق شدن است می دانم این قصه
پایان اش روشن بود این آتش از آغاز با من بود چه راز های مگو
که لحظه رفتن سر زانو که چه ابرهای غریبی که مثل خاطره بر آسمان ام
بود چه دوستت دارم ها که به چشم هام به راه بود میان ره پژمرد ز خاطرت
نرود که خاطرات تو ام مرا ز خاطر برد این تنهایی حق من است تاوان
عاشق شدن است می دانم این قصه پایان اش روشن بود این آتش از آاز با من بود