نمیشه آی نمیشه
در حلقه ی دو چشم ات
قلب ام گرفتار است همیشه
اگر خبر نداری از دل من
بدان من عاشق و مست
تو هستم نگاهت می کنم
هر جا که باشی من تو را
بی بهانه مبی پرستم
سفر می کنم هر بار در هوایت
به امید اینکه باشم هم صدایت
اگر من به دلداری نگیری
بازم می شینم هر شب سر راه ات
نمیشه آی نمیشه
در این دل کردی ریشه
در حلقه ی دو چشم ات
قلب ام گرفتار است همیشه
صد ناز و عشوه داری
دخترک بهاری
این دل توی سینه می کنه
بی قراری با من نکن
غریبی در همه عمر ندید ام
عشقی به این نجیبی