پشت هم بهونه می گیری چرا که به یه فاصله مجبورم کنی دست به هر کری زدی
شاید بشه من از پیش خودت دورم کنی از نگاه تو می فهمید ام همه وقتی حالت
خوب نبود کنار من وقتی بودی مثل مجسمه از چشمت افتاده چجوری اشکی که
گفتی ابروت با اینکه می دونی نگاهت چتر نجات این سقوط خیلی می ترسم که
بعد از تو چیزی نمونه چشم تو نبند هنوز هم یه چیزی هایی بین مون اگه بخوای
میرم اما مطمئن نیستم بمیرم فرقی نداری دیگه هر جا نباشی همیشه گوشه گیرم
یه مشت خاطره حتما آخرش کا میده دستم از چی می ترسی عزیزم من که همیشه
باهات هستم