تئوری مدارهای ثروت در قرآن

تئوری مدارهای ثروت و فقر

ما در جهانی زندگی میکنیم چه دوست داشته باشیم و چه متنفر باشیم قانون جذب حاکم است

و درست مانند منظومــــــه شمسی زندگی ما دارای بی نهایت مدار متعـــــدالمرکز است این

موضوع را خیلـــی از افراد نمی دانند و باور ندارند که شرایط زندگی ما – میــــزان پول

و ثروتی که داریم - افرادی را که با آنها سروکار داریم و موقعیت ها وایده هایی که در تمام

مدت شب و روز به ذهن ما می آیند نتیجه بازگشت فرکانــــس هایی است که از مغز ما به

کیهان ارسال شده است و ما را در مدار این افراد – شرایط – ثروت ها – ایده ها – پولها

و موقعیت ها قرار داده است به همین جهت بیش از 96 درصد مردم جهـــــــان پول ندارند

شاد نیستند و از زندگی لذت نمی برند.

بر تک تک انسان ها واجب است که بدانند ساز و کار جهان هستی چگونه است و جهان

چگونه کار می کند تا بتوانند کنترل کامل زندگی را در دست داشته باشند ، در حوزه مالی

مثال مدارها را می آورم تا بهتر متوجه ساز و کار جهان هستی شویم . جهان بی نهایت

مدار دارد که در هر مدار یک مقدار پول وجود دارد مثلا در مداری ماهیانه 1 میلیون

تومان پول است و در مداری دیگر ماهیانه 100 میلیون ، در مداری دیگر 1 میلیارد پول

وجود دارد و انسانها با توجه به عملکرد مغزشان که از ضمیر ناخودآگاه و خودآگاه دستور

می گیرد به هر کدام یک از این مدارها دسترسی دارند بعضی از افراد هم هستند که باور

و برنامه ریزی ضمیر ناخودآگــــاهشان به حدی بیمار است که در مــــدار بدهکاری قرار

گرفته اند و هر ماه بدهکارتر می شوند بدون اینکه پولی بدست بیاورند و اصلا و ابدا این

حاصل کار یا تقدیر خدا نیست چون گفتیم خداوند عادل مطلق است و آسمان ها و زمین را

بر اساس عدل بنا کرده است و به هیچ انسانی ظلم نمی کند بلکه در راستای افتادن در مدار

اشتباه شخص بدهــــکار و بدون درآمد می شود لذا وقتی شما در فرکــــــانس اشتباهی قرار

بگیرید و در مدار ناخواسته هایتان باشید لاجرم بلا سرتان می آید و بدهــــــکار و بی پول

خواهید شد و اصلا ربطی به تقدیر خدا ندارد. بنابراین کسی که در مدار یک میلیون تومان

است تمام آن چیزی که در جهان می بیند همان یک میلیون تومان است و هر ایده – شرایط

موقعیت و پیشنهادی به او بشود در حول آن یک میلیون تومان می چرخد و جالب است این

فرد نمی تواند بیشتر و کمتر از یک میلیون درآمد کسب کند به دلیل اینکه هیچ دسترسی

به منابع و اطلاعات سایر مدارهای دیگر ندارد مگر اینکه قادر باشد مدار فعلی خود را

تغییر دهد که آن هم دقیقا با تغییر در باورها ( هماهنگی میان 2 ضمیر) صورت می گیرد.