فراز مرد متمول و بانفوذ و پرمشغله ای است، او بعد از مرگ همسرش در نگهداری و تربیت از پنج فرزندش بسیار جدی است به همین جهت برای انتخاب پرستاری که از آنها مراقبت کند، دقت و وسواس زیادی صرف می کند. از طرفی دیگر دختری به نام گوگو که جنوب شهر زندگی می کند و به شدت نیازمند شغل مناسبی است، با تیزهوشی اش، فراز را متقاعد می کند که به او اعتماد کند. گوگو در ابتدای کار در ورود به خانه ی مجلل و مواجهه با پنج کودک قد و نیم قد، از پذیرش این مسئولیت، نگران و مردد می شود، اما رفته رفته با به دست آوردن اعتماد به نفس لازم موجب تحولی در خانه ی فراز می شود…