دانلود کتاب معارف بها ولد جلد 1
دانلود کتاب معارف بها ولد جلد 1.برای دانلود فایل بر روی لینک زیر کلیک نمایید.
http://youfiles.ir/product/%d8%af%d8%a7%d9%86%d9%84%d9%88%d8%af-%da%a9%d8%aa%d8%a7%d8%a8-%d9%85%d8%b9%d8%a7%d8%b1%d9%81-%d8%a8%d9%87%d8%a7-%d9%88%d9%84%d8%af/
براى آشنايى اجمالى با محتواى كتاب و نوع نگارش نويسنده، توجه به نمونههاى زير مفيد است:
1. اهدنا الصراط المستقيم؛ گفتم: اى الله! هر جزو مرا به انعامى به شهر خوشى و راحت برسان و هزار دروازه خوشى بر هر جزو من بگشاى و راه راست آن باشد كه به شهر خوشى برساند و راه كژ آن باشد كه به راه خوشى نرساند.
2. أ يعدكم انكم اذا متم و كنتم ترابا و عظاما انكم مخرجون هيهات هيهات لما توعدون؛ خلق، دو صنفند؛ يكى مىگويد كه ترتيب مصالح خود را همه من مىكنم، چون من رفتم كه باشد كه كار مرا سرانجامى دهد و مرا مزهاى بخشد گرم... و آن صنف ديگر، مأيوس مانده باشد كه مرا بار ديگر كه مزه دهد. آن يكى، همه كار را به خود حواله مىكند و اين ديگر، خود، مدبرى نگويد كه هست.
3. يادم آمد كه و هو معكم اين ما كنتم؛ گفتم: بايد كه ببينم. جز سمع و بصر عقل و ادراك و اختيار و حيات و علم و قدرت خود نمىديدم و در اينها نظر كردم، تار و پود اينها را وقتى كم و وقتى بيش مىيافتم و وقتى ناقص و وقتى كامل مىيافتم و هماره متغير و منفسخ و منعزم مىيافتم. گفتم كه اين معانى از آن من نيست و در دست من نيست كه اگر از آن من بودى، پيوسته كامل داشتمى؛ اكنون از آن كسى ديگر آمد و آن الله باشد.
4. بدان كه دوستى، درخت مزه است و مزه، درخت زندگى است هر كه با كسى و يا چيزى دوستى قوىتر دارد، مزه بيش يابد و حيات بيش دارد و هر كه كم دارد، كم.
5. به خواب مىديدم كه مرغان سپيد، كلان كلان؛ از غاز كلانتر مىپريدند و تسبيح صريحا مىگفتند... تأويل كردم كه آن فرشتگانند كه بدان صورت خود را به من نمودند كه شكر و تسبيح مىبايد گفت به هر حال.
6. صلوات مىگفتم رسول را عليهالسلام، گفتم: چون رسول، غيبدان نيست، از سر دلم و از زبانم چه آگهى دارد؟ باز گفتم چو الله را تعلقى است به همه مصنوعات و همه مصنوعات به اللهمتعلقند، پس الله ثنا و صلوات تو را بر رسول عليهالسلام... برساند.
7. سكر الجمل فى كل سنة اربعون يوما فى الربيع، زمان قضاء شهوته بالناقة و فى السكر لا يأكل شيئا اربعين يوما.
8. اهدنا الصراط المستقيم؛ به معنى آن است كه مىگويد: درخواست كن از من كه مرا راه نماى به خود. من گفتم: مرا راه منماى به جاى ديگر؛ مرا با تو خوش است.
ويژگىها و جهات اهميت كتاب
1. اهتمام مؤلف به قرآن و شرح اسرار آن، چنانكه كمتر فصلى است كه در آن يك يا چند آيه قرآن نيامده و در بيان و توضيح آن سخن نرفته باشد، البته روش تفسيرى او با ديگر مشايخ، متفاوت است. سعى بهاءولد، در آسان كردن مطلب است، نه مشكل كردن آن.
2. توجه به حل مشكلات دينى آن هم با روش تمثيل و حسن استدلال، بهطورى كه مباحث كلامى وى دلانگيز و موجب قوت ايمان است.
3. تمثل و استشهاد به احاديث نبوى.
4. تقرير مسائل اخلاقى بهگونهاى مؤثر و محرك بهسوى اخلاص و عمل صالح.
5. صراحت گفتار مؤلف، در ذكر مطالب خصوصى و اعتراف او به نقصان احوال خود و شهامت او در انتقاد از بزرگان عهد، از قبيل محمد خوارزمشاه و فخرالدين رازى و...
توجه: جزء چهارم كتاب، با ساير اجزاى آن تفاوت بسيار دارد؛ از جمله:
1. در اين جزء، مطالب متنوع و گوناگون به چشم مىخورد و مانند ديگر اجزا، منحصر به مسائل عرفانى و صوفيانه و تفسير نيست و فى المثل مسائل مربوط به علم الحيوان و نباتشناسى و طب و زراعت و پيوند نباتات هم در آن آمده است. همچنين بحث از مطالب فقه كه قسمت عمدهاى از صفحات را فرامىگيرد و همه به زبان عربى و مشتمل بر اغلاط نيز هست، در اجزاى سهگانه نظير ندارد.
2. اشارات مؤلف به حوادث زندگى و بيان جزئيات از احوال مزاجى و خاندان و معاصرين گمنام خويش، از جهات امتياز اين جزو مىتواند بود.
3. قسمتهاى متعددى كه در اين جزء، به زبان عربى انشاء شده و روى هم رفته، نزديك بيست صفحه را فرا گرفته است.