خلاصه داستان
داستانی است درباره رفاقت ، عشق و خیانت بین سه خانوادهی بابک، مسعود و سهیل که شرکای کاری و دوستان قدیمی هستند. بابک سردبیر مجلهی پرفروشی است و سهیل و مسعود همکاران او در نشریه هستند هرکدام در زندگی مشترکشان دچار مسائلی شدهاند و برای فرار از زندگی روزمره و کاری و چند روز دوری از همسرانشان تصمیم میگیرند بدون اطلاع خانواده به سفر مجردی و به اصطلاح خودشان ریکاوری بروند.