بنویسید: شعر و خوانش حسن اسدی ، شبدیز

بنویسید

مراشناسه ی خورشیدِشب شکن بنویسید
طلوعِ بابکِ گل درشبِ چمن بنویسید

اگرچه برتن من،چیره شدخلیفه ی نیرنگ!
مرابرنده ی ِاین جنگِ تن به تن بنویسید!

به زیرخنجرِخونریزِمرگ نیز،نمُردم!
مرااسیرترین،زنده درکفن بنویسید!

اگرچه شبنم روحم به آفتاب،شتک زد!
مرامَغاک نشین درزمینِ تن بنویسید!

زنافه ی دل من ،عطرنابِ عشق بنوشید
ومُشکبیز ترازنافه ی خُتن بنویسید!

زقصرماه،به چشمان بسته،بال گشودم
مراپرنده ترازبوی پیرهن بنویسید

اگرنمازوطن را،وضویِ خون نگرفتم
وطن فروش ترین،مردِ بی وطن بنویسید

غم ازشکنجه ندارد،دلِ شکسته ی «شبدیز»
شکست آینه داران ،به نامِ من بنویسید!!!

حسن اسدی ، شبدیز