لذت مکاشفه : شعر احسان افشاری با صدای علی محمدی

از شمس مينويسى و با ماه ميپرى
در مشت سيب سرخى و بر پشت خنجرى

موى طلايى تو كجا روى من كجا
هندوى سبزه را چه به بازار زر گرى؟

من در كدام پرده فراخوانده مى شوم
خود پرده مى كشانى و خود پرده مى درى

تا راه مى زنم كه ببينم، مخالفى
تا آه مى كشم كه بگويم، مكدرى

تو، لذت مكاشفه در باغ هاى مست
من، قفل زنگ خورده ى جا مانده بر درى

هم در غزل غزال تو را جست رودكى
هم در قصيده قصد تو را داشت انورى

كابوس ردّپاى تو را خواب ديده ام
از هرچه بگذريم… مبادا كه بگذرى!


احسان افشارى