عطار نیشابوری

در شهر شادیاخ قدیم به دنیا آمد. معلوم نیست چند سال قدمت دارد. شغل عطاری داشته است. در تغییر حال عطار، حرفهایی متفاوت زده شده است و داستانهایی نیز نقل شده است. جامی آورده است که درویشی کمک طلب می‌کند و عطار اعتنا نمی‌کند. درویش می‌گوید چگونه خواهی مرد؟ درویش بلافاصله کاسه چوبین زیر سر نهاد و جان به جان آفرین تسلیم کرد. و پایان درویش، آغاز عطار است. آغاز راه کمال! او به اولین وادی می‌رسد. در واقع در وادی طلب، که اولین وادی راه عشق است. عطار، زیبا بیان می‌کند که: چون فرود آیی به وادی طلب پیشت آید هر زمانی صد تعب عشق را طلب می‌کند. بعد از این، وادی عشق آید پدید غرق آتش شد کسی کانجا رسید از وادی عشق به وادی معرفت می‌رسد. مسلماً عطار طی طریقت می‌کرده است و تمام مراحل عشق را تا پایان طی کرده است و خودش به معرفت رسیده است. استغنا. ناب ترین توحید و عرفان را در منطق‌الطیر ارائه می‌دهد. توحید. عطار معتقد است که در توحید هیچ چیز دیگری را نباید راه داد و توحید را نباید با هیچ چیزی آلود. حیرت. ادبیات عرفانی ما را شالوده‌ریزی کرد. باید گفت هنوز راه زیادی را باید رفت تا به عمق کار عطار رسید. کمال‌بخش شیوه سنایی غزنوی است. راز دار سنایی است. یکی از بزرگترین ستارگانی است که در یورش مغول به نیشابور، بر خاک این سرزمین افتاد.…