ایران را دوست دارم: قسمت ۳ - مکا تب روانشناسی و اهداف آنها
نزدیک ۴۰ سال از اقامتم در کشور انگلستان گذشته بود. یک شب بهاری در سال ۱۳۹۴ با چندی از دوستان در نوشهر دور آتشی نشسته بودیم و من از تجربیاتم میگفتم. دو برادر که فیلمبردار حرفهای بودند در آن جمع حضور داشتند و به من گفتند که مشتاقند که صحبتهای من را ضبط کنند.
صبح روز بعد آنها با دوربین های شان آمدند و به من گفتند که پشت میز بنشین و هر چه میخواهی بگو. نتیجه یک صحبت دو ساعته شد که در اینجا در ۲۷ قسمت در اختیار عزیزان قرار میدهم.