خوشگلا خوشگلن : ترانه سرا حسین منزوی با دکلمه ی علی محمدی

آهای تو که یه «جونمِ»ت ، هزار تا جون بها داره
بکُش منو با لبی که بوسه شو خون بها داره

بذار حسودی بکُشه رقیبو ، وقتی می کُشه
سرش توو کارِ خودشه ، چی کار به کارِ ما داره ؟

سرت سلامت اگه باز میخونه ها بسته شدن
با چشمِ مستِ تو آخه ، به مـِـی کی اعتنا داره ؟

این همه مهربونی رو از تو چطور باور کنم ؟
توو این قحطِ وفا که عشق ، صورتِ کیمیا داره

حرف «من» و «تو» رو نزن ، ای من و تو یه جون ، دو تن
بدون که از تو عاشقت ، فقط سری سوا داره

خوشگلا ، خوشگلن ولی باز تو نمی شن ، کی میگه
خوشگل ِخالی ربطی با خوشگل ِخوشگلا داره ؟

کی گفته ماه و زهره رو که شکلِ چشمایِ توأن ؟
چه دخلی خورشیدای تو به اون ستاره ها داره ؟!

قصّه ی من با تنِ تو , قصّه ی آب و ماهیه
وگرنه کی به خوابیدن , اینهمه ماجرا داره؟

توو بودن و نبودنت ، یه بغض ِسنگین باهامه
آسمونم بارونیه تا دلم این هوا داره

من خودمم نمی دونم که از کِی عاشقت شدم
چیزی که انتها نداشت ، چه طوری ابتدا داره ؟

نترس از اینکه عشقِ من با تو یه روز تموم بشه
چیزی که ابتدا نداشت ، چه طوری انتها داره ؟

حسین منزوی