چه بهاری به دلم ریخته این پاییزت : شعر وحیده تقی پور با صدای علی محمدی

چه بهاری به دلم ریخته این پاییزت
شرم و دلواپسی و ساحلِ باران خیزت

تا که پای تو به تاریخ چپاول وا شد
حمله ور شد به جهان،شورو شرِ چنگیزت

لب، مشروطه؛ دلت توپ؛ نگاهت قزّاق
امنیت نیست در این مجلس وهم انگیزت

نقشهء چشم تو از معرکه سر آورده
کودتا می کند این مردمک خون ریزت

روی دیوار دلت روزنه بگذار عزیز!
تا که تیرم بنشیند به دل پرویزت

جنگ، مطلوب ترین طرز بیان است، اگر!
بعد از آن فتح شود کشور حاصلخیزت

با هم از عشق بنوشیم و غزل چاق کنیم
شور بر پا بکنی با دم سحرآمیزت...


وحیده تقی پور