خلاصه داستان:
درست زمانی که عبد مکین در تدارک سور و سات آزادی پیام از زندان است، برادر ناتنی شان پیروز که آزادی پیام را خطری مهم برای رابطه اش با اعلا می داند، دست به شلوغ کاری می زند و پای پلیس به میان می آید. اما یک سوال ذهن پیام را حسابی مشغول کرده؛ لیلی کجاست؟